ذوالقرنین چه کسی است؟؟؟

کلمه ذوالقرنین نام شخصی است که در قرآن و در سوره کهف از آیه 83 تا 110 نام برده شده است .
ذوالقرنین به معنای دو قرن است که برخی معتقدَند که این نامگذاری به دلیل آن است که به شرق و غرب عالم رسیده است.عرب از آن به دو شاخ آفتاب تعبیر نموده است و بعضی میگویند که در دو طرف سر وی برآمدگی مخصوصی بوده و سر انجام عده ای بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بوده است.
اما قرآن ذوالقرنین را شخصی نامیده است که بنا بر درخواست قومی سدی ازآهن و مس جهت جلوگیری از هجوم بیگانگان برای آنان میسازد.
به طور کلی سه نظریه در مورد این شخص وجود دارد.در نظر اول عده ای اعتقاد دارند که وی اسکندر مقدونی است و وی را اسکندر ذوالقرنین مینامند. این نظریه را ابو علی سینا در کتاب "دار الشفاء"خود بیان نموده است.دومین نظریه مربوط میشود به ابن هشام در کتاب"تاریخ سیره" و ابوریحان بیرونی در" الاثار الباقیه" که این دو نفر ذوالقرنین را از پادشاهان یمن میدانستند . در نهایت سومین و معتبرترین نظریه مربوط میشود به ابوالکلام آزاد،وزیر فرهنگ معاصر هند در کتاب "ذوالقرنین" که این شخص را کورش کبیر پادشاه ایران نامیده است.وباستانی پالیزی هم در کتاب خود این موضوع را تایید کرده است.
میان مورخین درباره اینکه ذوالقرنین پیامبر بوده یا پادشاهی عادل، یا مرد صالحی که بر زمین حکمرانی داشته است، اختلاف نظر وجود دارد.
ولی مسلّم این است که وی بر خلاف آنچه شایع است، بر روی سرش شاخ نداشته است؛ و برخی آن را برآمدگی بر روی تاج سرش دانسته اند.
در آیات پایانی سوره کهف ماجرای سفرهای ذوالقرنین به مناطق دوردست و گستراندن عدل و داد در آن سرزمین‌ها، دفاع از مظلومین، جلوگیری از مهاجمان، و ایجاد موانع طبیعی بر سر راه طاغیان شرح داده شده است.
بعضی ذوالقرنین را به معنای ـ دو قرن ـ گرفته اند. به این معنی كه مردم را در حدود دو قرن یا دو نسل دعوت به حق نمود.
بعضی نیز گفته اند: ذوالقرنین، یعنی كسی كه بر شرق و غرب دنیای شناخته شده آن روز حكومت داشته است و .
ذوالقرنین اولین كسی است كه سد ساخته است و از آهن به نحو انبوه استفاده كرده است زیرا سدّی كه او ساخته بود از آهن خالص ساخته شده بود.
در روایات آمده است كه گروهی از مردم نزد ذوالقرنین آمدند و از طائفه ای شریر و خونریز كه به یأجوج و مأجوج » معروف است، به شكایت پرداختند و گفتند كه از آزار و اذیتهای این قوم به ستوده آمده اند. چه بهتر كه چاره ای برای در امان ماندن از دست آنها اندیشیده شود. ذوالقرنین به استغاثه آنها جواب مثبت داد و برای آنها سدی از آهن ساخت تا از آزار و دست درازی آن قوم در امان باشند.
گفته شده است كه این سد در مكانی كه از دو طرف با كوههای سر به فلك كشیده محصور بود، ساخته شده است.
در آیات 83 تا 98 سوره کهف اینطور می خوانیم:
و (محمد) تو را از ذوالقرنین می پرسند، بگو: اینک از وی خبری و سخنی بر شما می خوانم. ما او را در زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب (رسیدن به) هر چیزی را در اختیارش نهادیم. او نیز از این اسباب بهره برد. تا به غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا احساس کرد که خورشید در چشمه تیره و گل آلودی فرو می رود و در آنجا قومی را یافت. گفتیم ای ذوالقرنین آنها را مجازات می کنی و یا روش نیکی در مورد آنها اتخاد می کنی؟ گفت: آنکس را که ستم کرده است، مجازات خواهیم کرد، سپس به سوی پروردگارش باز می گردد و خدا او را مجازاتی شدیدتر خواهد کرد. و کسی که ایمان آورد و عمل صالح انجام داد، پاداشی نیکوتر خواهد داشت و ما نیز بر او آسان می گیریم. سپس بار دیگر از اسبابی که در اختیارش گذاشتیم بهره گرفت تا به خاستگاه خورشید رسید. در آنجا دید که خورشید بر مردمی طلوع می کند که در برابر تابش آفتاب پوششی برای آنها قرار نداده بودیم. آری اینچنین بود و ما از امکاناتی که نزد ذوالقرنین بود آگاهی داشتیم. باز اسبایی که در اختیار داشت را استفاده کرد و همچنان به راه خود ادامه داد تا به میان دو کوه رسید و در کنار آن دو کوه مردمی را یافت که هیچ سخنی را نمی فهمیدند. او را گفتند: ای ذوالقرنین! یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می کنند، آیا ممکن است ما پاداشی برای تو قرار دهیم و تو میان ما و آنها سدی ایجاد کنی؟ ذوالقرنین گفت: آنچه که پروردگارم در اختیار من گذارده از پیشنهاد شما بهتر است. مرا با نیرو بدنی خود یاری دهید تا میان شما و آنها سد محکمی بسازم. قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید و آنها را روی هم بچینید تا زمانی که میان دو کوه پوشانده شود. آتش ییافروزید و در آن بدمید. آنها دمیدند تا قطعات آهن سرخ و گداخته شد، سپس گفت: اکنون مس مذاب بیاورید تا به روی آن بریزیم. سرانجام سد قدرتمندی ساخت که قوم یاجوج و ماجوج قادر نبودند از آن بالا روند یا در آن رخنه کنند. سپس گفت: این سد رحمتی از سوی پروردگار من است. اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد آن را در هم می کوبد و بدایند که وعده پروردگارم حق است. و در آن روز که جهان پایان می گیرد ما آنان را چنان رها می کنیم که در هم موج می زنند و در صور دمیده می شود و ما همه را جمع می کنیم
از لابلای این آیهها میتوان این ویژگیها را برای ذوالقرنین بدست آورد:
1- پیش از نازل شدن این آیات به ذوالقرنین مشهور بوده است
2- یکتاپرست بوده و به روز جزا اعتقاد داشته است
3- سفری به سمت غرب داشته و به دریایی سیاه رسیده و در آنجا جماعتی ستمکار را عذاب کرده و بر برخی ساده گرفته است
4- به شرق رفته و در انتهای سفرش به قومی رسید که خانه و مسکن مشخصی برای فرار از تابش آفتاب نداشتند (کنایه از زندگی ابتدایی است)
5- در سفر دیگری به قومی رسید که تحت ظلم یاجوج و ماجوج بودند.
6- برای آن قوم سدی ساخت که به گفته قرآن مصالح آن آهن و مس بوده است

منبع: https://talk.patoghu.com/showthread.php?t=17572